میگفتند: زن و مرد مثل لباس برای یکدیگرند. باید عیب همدیگر را بپوشانند. میگفتند: هوای همسرت را در همه لحظهها داشته باش؛ خصوصا در مواقع ناراحتی و خستگی. میگفتند: دختر با لباس سفید به خانه شوهر میرود، با لباس سفید بر میگردد. میگفتند: زن و شوهر مایه آرامش همديگرند. باید نهایت تلاششان را بکنند که زندگی در آرامش بگذرد.
قسمت اول:بی شک یکی از دلایل ارزشمند بودن مجموعه عکس های آنتوان از ایران عصر قاجار، علاقه او به ثبت ابعاد مردم شناسی و زیست اجتماعی در این عصر است که باعث می شود ای بسا او را پدر عکاسی اجتماعی در ایران بدانیم. او آنقدر مجذوب زندگی مردم کوچه و خیابان در زمانه خود بود که از هر کس در هر طبقه ای اعم از گدا و درویش و کولی و معتاد و دلاک می خواست که به آتلیه او برود و جلوی دوربینش نشسته و سوژه عکاسی شود.
کانون گفتگوی قرآنی از مخاطبان خود درخواست کرده بود تا (شیرینترین نمازی که خواندید برای ما بنویسید). یک دختر یازده ساله یک نامه نوشت، که ستاد اقامه نماز، شیرینترین نمازی که خواندم این است.
تذکّر مهم:مطلب زیر تعلقی به نگارندۀ این سطور ندارد، سازندۀ حقیقی آن کسانی هستند که در این مطلب از آنها نام برده می شود. پس همه حق دارند بدون ذکر منبع، این مطلب را در وبلاگ، سایت یا مجله های خود مطرح نمایند.
وقتی نام «دختر ایرانی» یا «زن ایرانی» را می شنوید، چه مفهومی در ذهن شما متبادر می شود؟ تحت این عنوان چه چهره ای را در تلویزیون و سینمای ایران به یاد می آورید؟ اگر این عنوان را در اینترنت جستجو کنید، چه می بینید؟ تا جایی که من دیده ام، معمولاً این عنوان، یادآور یک دختر مذهبی یا یک زن مذهبی نیست. معمولاً زنان بدحجاب یا بی حجاب را به یاد می آورد. در واقع یک تحریف خواسته یا ناخواسته، در ایران رخ داده است، که باعث می شود، که چهرۀ دختر یا زن ایرانی، در اینترنت، سینما و تلویزیون، چهره ای مذهبی نباشد و در واقع هیچ سهمی از مفهوم «دختر ایرانی» یا «زن ایرانی» برای دختران و زنان مذهبی ما قائل نشوند. می خواهم به خوانندگان این مقاله نشان بدهم، که شاید بزرگترین و بااخلاقترین شخصیتهای زن ما، را باید از بین مذهبیها جستجو کرد
عکاسی و عکاسهای نخستین ایران به گونهای با نام ناصرالدین شاه پیوند خورده است. زیرا در زمان ناصرالدین شاه بود که دوربین به ایران آمد و این پادشاه که اهل شعر و هنر هم بود عاشق عکاسی شد و در عکاسی مهارت یافت. در آن زمان ابزار عکاسی مانند دوربین و لنز و کاغذ بسیار گران و کمیاب بود و فقط اعیان و خاندان سلطنتی بودند که میتوانستند بهای این ابزار و آلات گران را بپردازند.
ناصرالدین شاه کنجکاو بود و محیط اطراف خود را با دقت زیر نظر میگرفت و از آنها عکاسی میکرد. عکسهای او از زندگی دربار و ساختهای گوناگون زندگی اجتماعی و سیاسی ایران برای مورخین بسیار جالب است. نخستین عکسها از روضهخوانی و تعزیه و شکار و سرگرمیها و بازیها و حتی زنان حرمسرا در حالات گوناگون و با لباسهای متفاوت بخشی از کارهای تصویری ناصرالدین شاه را در بر میگیرد. به کمک همین عکسهاست که ما تصور نسبتا روشنتری از جامعه ایران دوران ناصری در مقایسه با دوران پیش از اختراع دوربین در دست داریم.
شیفتگی ناصرالدین شاه به عکاسی فقط به عکسهای شخص خودش نبود بلکه او عکاسان دیگر را هم تشویق کرد تا به گوشه و کنار ایران سفر کنند و از زندگی مردم و فضا و حال سایر نقاط برایش عکس بیاورند.
نتیجه علاقه و تلاش خود شاه و عکاسان دیگر مجموعه بسیار بزرگی از عکس است که اکنون از ایران دوره قاجار از
********به وبلاگ من خوش آمدید*********
خدایا مرا ببخش / مرا فهمی ده تا فرامین وحکمت هایت را درک کنم/ و مرا فرصتی دیگر برای بهتر بودن ده تا دستهاو زبان تو شوم .
آمین یا رب العالمین